به نام روشناي ديده و جان
خوب که بنگري خواهي دريافت که وجود نازنين رسول رحمت (ص) آن قدر ملموس است که هنوز بعد از گذشت قرن ها وقتي لحظه اي فکر

ميکني که کدام پليدي دلش آمده تا اين مهربان ترين مرد خدا را بيمار سازد و مقدمات رحلت ايشان را مهيا سازد.؟ هر چند که کوچ اين

مهربان برايشان به منزله آزادي از قفس تنگ اين دنيا بوده است اما دل دخت مکرمه شان شکست...مولايمان علي (ع) رنج ها کشيد و

ستم بر خاندان پاک آن حضرت رواج گرفت . ما مسلمين نيز يتيم گشتيم...
به روزم با معرفي يه وبلاگ! شايد يه چيزايي به اطلاعاتمون اضافه کنه!!!

همش زير سر يهوده!!!!!
طروح ترور پيامبر (ص)

از لطفتون ممنو برادر!‏ اما من رو يهود تعصب دارم!!! غيرتي ميشم!‏كل خانواده و دوستان هم عاصي شدن از دستم!!! اما بدون يهود اصلا خواب به چشمم نمياد!!!!‏ بالاخره يكيشون رو خودم ميكشم!

التماس دعا
منتظر نگاه نقادانه تان هستم
يا علي!

بازم سلام دقيقن با حرفت موافقم نوشته همراه با هديه خيلي قشنگ ميشه..

سلام..

من به عنوان مخاطب به شدت از بلند نويسيتان لذت بردم...

كوتاهش نكنيد قلمتان كششش را دارد..خيلي هم!

آسماني باشيد!

سلام طفيل جان ...
از اينكه دوباره قدم رنجه كرديد ممنونم ... من جوايه شما رو صبح همين جا خوندم ... از اينكه جواب خودتون رو هم برام بفرستين هم استقبال مي كنم ...
(ولي خودمونيما ، آبروي شيعه ها رو حفظ كردين يا نصف!!! ) ...

بازهم سپاسگزارم .. ممنونم از حضور سبز تيره تون (همون سبز و گرم منظورمه!)

صفاي قلمتون .. ياحق!

مي تونم لينكتون كنم؟

...

خب سكوت علامت رضاست. از اجازتون متشكرم!

به نام دوست...

سلام.

احتراما از اينكه وبلاگ فقيرانه ي اينجانب را مورد عنايت قرار داديد كمال تشكر را دارم.

و اما بعد... مسلموني كردن و مسلمون بودن توي كشوراي ديگه يه جورايي فرق داره. اينو مي شه از خط به خط اينجا خوند.

...فكر كنم طوبي للغربا يي كه حضرت رسول فرمودند اونجا ها بهتر تفسير مي شه...

و اما ... بازم قدمتونو رنجه بفرماييد به كلبه ي فقرا .

با تشكر!

ياعلي.

سلام

بسيار زيبا بود وبه دل نشست مخصوصا پاراگراف اول و دوم

اميد وارم كه موفق و مويد باشيد دوست من

ياعلي

سلام طفيل جان ...
اول اينكه خسته نباشيد (براي اينكه از شرمندگي شما در بيايم!!)
دوم ، از اينكه براي مدافع آبروي شيعيان كامنت ميدهم خيلي خوشحالم عين اين ...
سوم اينكه اپيزود اول خيلي قشنگ بود ... مخصوصا بيانش از مادر ...
چهارم اينكه اين نوشتار بلند(شرمنده!) ارزش تا آخر خواندن را حتما دارد ...
پنجم در مورد يك سئوال كه پرسيده بودند:«اگر علي همان دين محمد(ص) را داشت! با همان سنت ! با همان كتاب ! با همان .... چرا جامعه همان نبود ؟ ....»:
علي (ع) همان دين محمد(ص) را داشت ، با همان سنت و با همان كتاب و با همان ولايت كه محمد(ص) خواسته بود ... اينكه چرا بعضي از ياران محمد(ص) به علي (ع) پشت كردند را با چند سئوال پاسخ مي دهم :
1- آيا جامعه ي زمان قبل از فوت حضرت محمد (ص) با جامعه ي زمان آغاز خلافت حضرت علي (ع) يكي بود؟ شما مي گوييد يكي نبود ، ما هم مي گوييم ، قبول ،آن جامعه اي كه شما در نظر داريد با جامعه ي زمان قبل فوت پيامبر (ص) يكي نيود ولي چه چيز موجب شد تا جامعه اي كه بناست خلافت آن را علي (ع) به عهده بگيرد با جامعه ي زمان حضرت رسول(ص) متفاوت باشد ، آيا چيزي جز ناشايستگي و عدم لياقت خلفاي قبلي نيست؟ ايا جامعه ي زمان پيامبر (ص) مستقيما به دست علي (ع) رسيده كه حالا شكايت از نامطلوب بودن آن مي كنيد؟ چه چيزي باعث شده آن جامعه ي عدالت محور و ظلم ستيز به جامعه ي طبقاتي و ظلم پذير در زمان آغاز خلافت علي (ص) بدل شود؟ ايا جز نابخردي خلفاي اول تا سوم و اصحابشان دليلي مي يابيد ؟
2- براي تاثير رهبري بر هر جامعه اي فاكتور زمان و نيز فاكتور ثبات و صلح اجتماعي نياز است ، آيا زمان به خلافت علي (ع) مجال اصلاح كردن آن جامعه ي آفت زده را داد؟ آيا جامعه ي زمان علي (ع) نسبت به جامعه ي زمان خلفاي سابق كه رهبراني سازشگر بودند، مجال آرامش و سكون را داد؟ آيا در مدت كوتاه چهار سال و اندي كه شايد نيمي از آن هم بر جنگ بود زمان زياديست تا بخواهيم جامعه آفت زده اي را كه تا اعماق وجودش بيمار گشته را درمان كرد ؟ آيا جنگ خوارج، جنگ با اسلام به نام اسلام نبود؟ آيا فكر كرده ايد كه اين جنگ چقدر مي توانست فضاي ذهني جامعه اي كه بينش سطحي از اسلام داشت را متشنج سازد؟ آيا صفين را ميشود يك نبرد روحيه ساز براي اذهان بيمار جامعه كه خوب وبدش را نمي دانست ، به شمار آورد؟ آيا علي (ع) جنگ طلب بود؟ اين جنگ ها را چه كساني براه انداختند، جز كساني كه به نام اسلام ولي به كام خودشان مردم را تاراج مي كردند؟ جز كساني كه با آمدن علي (ع) بر مسند خلافت ، دست طمعشان از توبره ي بيت المال قطع شد؟ جز عده اي فريب خورده كه به خاطر اعمال ناشايست و بي كفايتي خلفاي ما قبل علي (ع) ، ديگر علي (ع) را هم حاضر نبودند به عنوان خليفه ي خود بپذيرند ؟

آري !... علي همان دين محمد را داشت با همان مرام و مسلك و با همان كتاب و سنت ... اين مردماني همچون شما بودند كه ديگر عدالت محمد (ص) را نمي خواستند و شكمشان به خوردن بيت المال عادت كرده بود و جز ان نمي خواستند ... اري! وقتي كه به آفتاب پشت مي كني، جز سايه چيزي نمي بيني....

صفاي قلمتان ... ياحق!
-------------------------------------------------------
پ.ن: شانس آورديد كه من اونجا نبودم وگرنه كبود شدنه پاي چشم يارو رو شاخش بود

سلام،
راستش معمولا پست هاي طولاني رو تو وبلاگ ها نميخونم. فقط چند خط اول، اگر به نظرم جالب بياد فوقش ديگه سيو ميكنم بعد بخونم.
اين يكي رو دو خط دو خط تا آخرش خوندم.
قلم فوق العاده اي داري.
از همه بيشتر اون سوال اول - سوال علي آقا - ذهنم رو به خودش مشغول كرد. خيلي دوست دارم بدونم چه جوابي بهش دادي ...

سلام . سبكي جالب داريد اما يه خورده طولاني بود اما خوب ارزش داشت مخصووصآ تيكه اولي .هميشه خوش بنويسيد //

موفق باشيد ///يا علي/// التماس 2a