سفارش تبلیغ
صبا ویژن
راه فردای من و تو! - راز گشایی

راه فردای من و تو!

شنبه 86 شهریور 24 ساعت 11:32 عصر

ÑãÖÇä ÈÇÈ ÊæÈå

گاهی به اسمان نگاه کن! و سعی کن این ماه؛ گاه به گاه به آسمان نگاه بیندازی!درهای توبه آن قدر عیانند که نا خودآگاه دلت می خواهد تا بام خدا پرواز کنی و پر بزنی و در آغوش پر مهر خداوند جای بگیری! دلت می خواهد مدام دعای مانده به اذان مغرب رابا خود زمزمه کنی که خدایا! زیارت خانه خود را این سال و سالهای آتی نصیبم کن!خدایا بر همه مسلمین آسان بگیر و سخت مگیر!


(داخل خانه خدا برای غبار روبی ماه مبارک)

....خدایا قلب و جان مرا در همین سنین جوانی با قران مانوس گردان!

وخدایا!مهدی موعودمان را برسان!و قبل از آن؛قلب و جان و ایمانمان را برای درک ظهورش محیا کن! تا مبادا این گردن نیز....(که ناز شست مولا)

من نشانی ام را برای تو مینویسم در عصرهای انتظار
به حوالی بی کسی قدم بگذار خیابان غربت را پیدا کن
و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو؛کلبه غریبی را پیدا کن
کنار بید مجنون خزان زده و کنارمرداب آرزوهای رنگی ام
و در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو
و حریر غمش را کنار بزن مرا خواهی دید با بغض کویری
که غرق عصاره ی انتظار پشت دیوار دردهایم نشسته ام؛
شاید که تو مرا پیداکنی،ولی من مسافری گمگشته راهم
که گاهی با اشاره ی تو به مسیر بازمیگردم و راهم را
پیدا میکنم و دوباره گم میکنم؛شرمنده ام من منتظر خوبی نبودم و نیستم ،
اما دلخوشم که منتظران خوبی داری که لااقل اگر من تو را اذیت میکنم
دیگران تو را خوشنود میکنند،آقای من مثل همیشه نیازمند یاری تو هستم



نوشته شده توسط : طفل طریق

راز گشا [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

باز آمدیم
[عناوین آرشیوشده]